زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه
 

عبدالکریم امام جمعه تبریزی





عبدالکریم امام جمعه تبریزی (متوفای ۱۳۳۶ق)، از علمای مبارز و انقلابی و امام جمعه قرن چهاردهم هجری قمری در تبریز بود. ایشان نفوذ و محبوبیت بسیاری در میان مردم و رجال دولت داشت و احکام و اوامرش برای آنان مطاع بود. میرزا عبدالکریم در سال ۱۳۳۶ق به دست اعضای حزب دموکرات آذربایجان به همراه پسرش ترور و به شهادت رسید.


۱ - معرفی اجمالی



از دوران نخست زندگی و تحصیلات حاج شیخ عبدالکریم تبریزی اطلاعی در دست نیست. وی از خاندان معروف به علم و فقاهت بود. عموی او حاج میرزا حسن مجتهد، عالم اول آذربایجان بود و شهرت و نفوذ بسیار داشت. او همانند پدرش میرزا عبدالرحیم، «امام جمعه» تبریز بود. این منصب از زمان جد اعلای او، میرزا لطفعلی در خاندانش موروثی شده بود.

۲ - روحیات اخلاقی



میرزا عبدالکریم طبعی بزرگوار، اخلاقی نیکو و دستی گشاده داشت و در رفع نیازمندی‌های فقرا و بذل و بخشش به آنها، از ثروت فراوان خود دریغ نمی‌کرد. علاوه بر آن، ریاست حوزه علمیه تبریز بر عهده وی بود و نفوذ و محبوبیت بسیاری در میان مردم و رجال دولت داشت و احکام و اوامرش برای آنان مطاع بود. او از راه و رسم اروپاییان و تشبه به آنان نفرت داشت و با گمراهی و انحرافات اجتماعی مبارزه می‌کرد. کمی پیش از جنبش مشروطیت (۱۳۲۴ ق) میان ارامنه و مسلمانان قفقاز درگیری‌های خونینی روی داد. چون بیم آن می‌رفت که دامنه اغتشاش به تبریز کشیده شود و دولت نتواند آن را کنترل نماید، حاج میرزا عبدالکریم حمایت از ارامنه تبریز را برعهده گرفت و مانع بروز آشوب در آذربایجان گردید. سوسیال دموکرات‌های قفقاز در روزنامه‌های تفلیس و باکو به این دلیل، از امام جمعه به شدت انتقاد کردند.

۳ - فعالیت‌های سیاسی



وی از جمله علمای تبریز بود که از جنبش مشروطیت حمایت کرد، اما پس از تشکیل انجمن ایالتی تبریز و اقدامات تندروانه آن، همانند بسیاری دیگر از علما و روحانیون از آن کنار، گرفت و به مخالفت با آنان برخاست.
احمد کسروی، مشروطه‌خواهی او را از سر ناچاری دانسته و بر این باور است که وی معنی مشروطه را نمی‌دانست و به نتایج آن آگاه نبود. و پس از اطلاع،‌ به مخالفت با آن برخاست. انجمن نیز که کانون مشروطه‌خواهان تندرو شده بود، اتهامات ناروایی به وی نسبت داد و او و جمعی دیگر از علما را از تبریز اخراج کرد. از این‌رو حاج میرزا عبدالکریم در مخالفت خود با آنان جدی‌تر شد. انجمن ایالتی نیز متقابلاً، برادر و یکی از دوستان میرزا را به نشانه انتقام، دستگیر و به فجیع‌ترین وضعی به شهادت رساند.

۴ - شهادت



پس از پیروزی انقلاب روسیه در ۱۳۳۶ ق/ ۱۹۱۷ و بروز قحطی در آن کشور که به آذربایجان نیز سرایت کرد، اعضای حزب دموکرات آذربایجان که سخت تحت تأثیر انقلاب روسیه و مشی تندروانه آن قرار داشتند به غصب زمین و اموال مردم پرداختند، از جمله حاج میرزا عبدالکریم را به احتکار و انبارداری متهم کردند و او را در روز پنجشنبه ۸ جمادی الثانی ۱۳۳۶ ق، چند ساعت قبل از تحویل سال به همراه پسرش ترور کردند و به شهادت رساندند. پس از انتشار خبر شهادت وی، علما، آن روز را روز ماتم اعلام کردند و به عزاداری پرداختند و دموکرات‌ها را به اتهام دست داشتن در ترور محکوم کردند.
حاج عبدالکریم امام جمعه در ترویج شعائر اسلامی کوشا بود. پس از شهادتش حاج میرزا صادق آقا تبریزی مرثیه‌ای در مرگ او سرود که ترجمه فارسی آن چنین است:
«آیا جهان کفر این‌گونه در ملأ و منظر عموم مسلمین، دین حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) را تهدید می کند؟
آیا اینگونه مکر و توطئه خود را بر پیشوای یکتای مسلمین فرود می‌آورد؟ و منبع مکارم و هدایت را همراه شاخه بزرگوار و ارزنده‌اش، زنده به گور می‌سازد؟
او از دودمان علم و دانشی بود که ارکان آن با آثار درخشان احمد، علم شده بود. پس از درگذشت امام جمعه، کیست که به داد زنان بیوه و یتیمان و رفع نیازهای مستمندان برسد؟‌
کیست که پس از او به تعظیم شعائر الهی و دفع شر کفار قیام ورزد؟ و کیست که پس از او به مناجات پروردگار در دل شب تاریک یا در محراب و مسجد بپردازد؟.
[۱] کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، ص۱۱۳.
[۲] کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، ص۱۱۶.
[۳] کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، ص۱۳۴.
[۴] کسروی، احمد،تاریخ مشروطه ایران، ص۱۴۹.
[۵] کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، ص۱۵۶.
[۶] کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، ص۱۷۳.
[۷] کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، ص۱۷۶.
[۸] تربیت، محمدعلی، دانشمندان آذربایجان، ص۷۵.
[۹] مجتهدی، مهدی، رجال آذربایجان در عصر مشروطیت، ص۲۲-۲۳.
[۱۰] بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، ج۲، ص۲۷۵.
[۱۱] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، ج۳، ص۱۱۷۲-۱۱۷۳.
[۱۲] واعظ خیابانی تبریزی، علی، علمای معاصرین، ص۱۱۲-۱۱۳.
[۱۳] عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، مفاخر آذربایجان، ج۱، ص۲۴۶-۲۴۹.


۵ - پانویس


 
۱. کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، ص۱۱۳.
۲. کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، ص۱۱۶.
۳. کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، ص۱۳۴.
۴. کسروی، احمد،تاریخ مشروطه ایران، ص۱۴۹.
۵. کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، ص۱۵۶.
۶. کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، ص۱۷۳.
۷. کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، ص۱۷۶.
۸. تربیت، محمدعلی، دانشمندان آذربایجان، ص۷۵.
۹. مجتهدی، مهدی، رجال آذربایجان در عصر مشروطیت، ص۲۲-۲۳.
۱۰. بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، ج۲، ص۲۷۵.
۱۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، ج۳، ص۱۱۷۲-۱۱۷۳.
۱۲. واعظ خیابانی تبریزی، علی، علمای معاصرین، ص۱۱۲-۱۱۳.
۱۳. عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، مفاخر آذربایجان، ج۱، ص۲۴۶-۲۴۹.


۶ - منبع


اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «میرزاعبدالکریم تبریزی».    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.